July 30, 2009

چقدر برایت سخت است‌ای مادر ...
جایی در سینه‌ات میسوزد و خون داغ به رگ‌هایت جاری می‌کند...ته چشم‌هایت گر میگیرند و نفست به سختی بالا می‌ آید....
۴۰ روز که چیزی نیست...۴۰ سال هم که بگذرد یادت نمی‌رود..
خدا به تو صبر دهد مادر و به ما خشم...
آرزو می‌کنم هم صبر تو زیاد شود و هم خشم ما...


1 Comments:

Anonymous Anonymous said...

cheshmemoon khoshkid be in safeye monitor ke bekhoonim o bebinim che khabar shode too iran.

6:04 PM  

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home