چند روز پیش داشتم یه وبلاگ میخوندم و صراحتش تو نوشتن حیرونم کرد.
نمیدونم،
گاهی دلم میخواد بنویسم از احساس هیجانی که حضورت بهم میده.
گاهی دلم میخواد بنویسم چقدر بوسیدن نوک انگشتات یا نوشیدن نفست رو دوست دارم.
دلم میخواد بنویسم چقدر رگهای کنار گردنت وسوسم میکنن و ...
نمیدونم،
نوشتن هیچ کدومه اینا کار راحتی نیست
!!!
نمیدونم،
گاهی دلم میخواد بنویسم از احساس هیجانی که حضورت بهم میده.
گاهی دلم میخواد بنویسم چقدر بوسیدن نوک انگشتات یا نوشیدن نفست رو دوست دارم.
دلم میخواد بنویسم چقدر رگهای کنار گردنت وسوسم میکنن و ...
نمیدونم،
نوشتن هیچ کدومه اینا کار راحتی نیست
!!!
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home