ای شادی
آزادی
ای شادی آزادی
روزی که تو بازايی
با اين دل غم پرورد
من با تو چه خواهم کرد ؟
ای آزادی بنگر آزادی
اين فرش که در پای تو گسترده ست
از خون است
اين حلقه گل خون است
گل خون است
ای آزادی
از ره خون می آيی اما
می ايی و من در دل می لرزم
اين چيست که در دست تو پنهان است ؟
اين چيست که در پای تو پيچيده ست ؟
ای آزادی آيا با زنجير
می آيی ؟
آزادی
ای شادی آزادی
روزی که تو بازايی
با اين دل غم پرورد
من با تو چه خواهم کرد ؟
ای آزادی بنگر آزادی
اين فرش که در پای تو گسترده ست
از خون است
اين حلقه گل خون است
گل خون است
ای آزادی
از ره خون می آيی اما
می ايی و من در دل می لرزم
اين چيست که در دست تو پنهان است ؟
اين چيست که در پای تو پيچيده ست ؟
ای آزادی آيا با زنجير
می آيی ؟
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home