دفترچه خاطرات ترکه : خیلی فقیر بودیم ،هیچ پولی نداشتیم ، مادرم قادر به زاییدن من نبود ، خاله ام مرا زایید
ترکه سرش رو می کنه داخل حجرالاسود بوس کنه ، سرش گیر می کنه , میگه گلط کردم دیگه گناه نمیکنم ، خدایا منو نخور
ترکه سرش رو می کنه داخل حجرالاسود بوس کنه ، سرش گیر می کنه , میگه گلط کردم دیگه گناه نمیکنم ، خدایا منو نخور
1 Comments:
mage chiye!?
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home