چو يار ناز نمايد شما نياز کنيد
قمرالملوک وزيري پس از شيدا و عارف در موسيقي نوين ايران رخ نمود ولي بي ترديد نقشي دشوارتر و دليرانه تر از آن دو ايفا کرده است؛ زيرا اگر مردي که به موسيقي ميپرداخت گرفتار طعن و لعن مي شد ولي مجازات زن موسيقيپرداز " سنگسار شدن " بود. زن برده در پرده بود، پردهاي به ضخامت قرن ها. قمر به هنگام نخستين کنسرت خود که در آن " بيحجاب " ظاهر شده بود، سر و کارش به نظميه افتاد. اين ماجرا اگر چه براي او خوشايند نبود، ولي بهرحال سر و صدايي کرد که در نهايت به سود موسيقي و جامعه زنان بود. قمر خود دربارهً نخستين کنسرتش مي گويد : " ... آن روزها، هر کس بدون چادر بود به کلانتري جلب مي شد. رژيم مملکت تغيير کرده و پس از يک بحران بزرگ دورهً آرامش فرا رسيده بود مردم هم کم کم به موسيقي علاقه نشان مي دادند. به من پيشنهاد شد که بي چادر در نمايش موزيکال گراندهتل حاضر شوم و اين يک تهور و جسارت بزرگي لازم داشت. يک زن ضعيف بدون داشتن پشتيبان، ميبايست برخلاف معتقدات مردم عرض اندام کند و بيحجاب در صحنه ظاهر شود. تصميم گرفتم با وجود مخالفتها اين کار را بکنم و پـيه کشته شدن را هم به تن خود بمالم. شب نمايش فرا رسيد و بدون حجاب ظاهر شدم و هيچ حادثهاي هم رخ نداد، و حتي مورد استقبال هم واقع شدم و اين موضوع به من قوت قلبي بخشيد و از آن به بعد گاه و بيگاه بي حجاب در نمايش ها شرکت ميجستم و حدس مي زنم از همان موقع فکر برداشتن حجاب در شرف تکوين بود ... " .
او نخستين زني بود که بعد از قرةالعين بدون حجاب در جمع مردان ظاهر شد. او را شايد بتوان اولين فمينيست ايراني ناميد. او ميگفت:
مرمرا هيچ گنه نيست به جز آن که زنم زين گناه است که تا زنده ام اندرکفنم
قمر نخستين کنسرت خود را در سال 1303 برگزار کرد. روز بعد کلا نتري از او تعهد گرفت که بي حجاب کنسرت ندهد. قمر عوايد کنسرت را به امور خيريه اختصاص داد. قمر در سفر خراسان در مشهد کنسرت داد و عوايد آن را صرف آرامگاه فردوسي نمود. در همدان در سال 1310 کنسرت داد و ترانه هايي از عارف خواند. وقتي نيرالدوله چند گلدان نقره به او هديه کرد آن را به عارف پيشکش نمود. با اين که عارف مورد غضب بود. در سال 1308 به نفع شير خورشيد سرخ کنسرت داد و عوايد آن به بچه هاي يتيم اختصاص داده شد. به گفته دکتر خرمي 426 صفحه و به گفته دکتر سپنتا 200 صفحه از قمر ضبط شده است.
گشايش راديو ايران در سال ۱۳۱۹ صداي قمر را به عموم مردم رساند. عارف قزويني و ايرجميرزا و تيمورتاش وزير دربار، شيفته او شده بودند. با اينهمه قمر از گردآوري زر و سيم پرهيز ميکرد و درآمدهاي بزرگ و هداياي گران را به فقرا و محتاجان ميداد.
قمرالملوک وزيري در تاريخ ۱۴ مرداد ۱۳۳۸ در شميران، در فقر و تنگدستي مطلق به سکته مغزي درگذشت. وي در گورستان ظهيرالدوله بين امامزاده قاسم و تجريش شميران به خاک سپرده شده است.
++
1 Comments:
man khodam ina ro nemidoonestam!!
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home