June 22, 2010

were speaking together...as usual...as almost everyday....
and she asked me: why don't you change your interest and gender status in FB?
.....
and I did!
huh...

8 Comments:

Anonymous saabkhoone said...

not the gender but!

3:39 PM  
Anonymous DJ said...

You are brave! I am proud of you! :****

8:19 PM  
Anonymous ghahvechi said...

chakerim... :)

1:57 AM  
Anonymous Neda said...

Excellent

12:41 PM  
Anonymous Roshan said...

هی
برو دارمت، دوس دارمت

10:55 AM  
Anonymous saabkhoone said...

asheghe hamatoonam...
dige hala khod daanid..!
:D

5:15 PM  
Anonymous Roshan said...

از عهد خردگی این داعی را واقعه ای عجب افتاده بود، کس از حال این داعی واقف نِی، پدر من از من واقف نِی؛ می گفت: تو اولا دیوانه نیستی، نمی دانم چه روش داری، تربیت ریاضت هم نیست؛ و فلان نیست... گفتم یک سخن از من بشنو، تو با من چنانی که خایه بط را زیر مرغ خانگی نهادند، پرورد و بط بچگان برون آورد؛ بط بچگان کلان تَرَک شدند، با مادر به لب جو آمدند، در آب درآمدند. مادرشان مرغ خانگی ست، لب لبِ جو می رود، امکان درآمدن در آب نِی. اکنون ای پدر! من دریا می بینم مرکب من شده است، و وطن و حال من اینست. اگر تو از منی یا من از توام، درآ در این دریا؛ و اگرنه، برو برِ مرغ خانگی

بخشی از مقالات شمس

12:44 PM  
Anonymous ghahvechi said...

i could never get something more beautiful....never....

2:52 AM  

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home