September 26, 2011

وای، دیشب خواب دیدم دارم اتوبوس میرونم...تو یه جاده‌ای که خیلی‌ شبیه بود به جاده چالوس...یه جورایی تو مایه‌های گه زیادی خوردن بود..بعدم خواب دیدم دارم میرم دوبی، با یه دوستی‌ که که خیلی‌ وقته ندیدمش و ترجیح میدم هیچ وقت نبینمش، ولی‌ تو خواب خوب و خوش بودیم و عشق و حال میکردیم...آقا صبح که پا شدم چنان دچار تناقضی بودم که تا رسیدن به دانشگاه هنوز تو شیش و بشش مونده بودم...نمیدونم، امروز اصلا کلا رنگش فرق داره

2 Comments:

Anonymous mohsen said...

kholase begoo pak ma ro yadet rafte dige!

6:25 PM  
Anonymous Black coffee said...

na baba, na....man hich vaght shomaro yadam nemire....hala ye kam ootooboos savari kardam, khob mage chie? :ppp

12:39 PM  

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home