انچه روح مرا مى دوزد به تو، جريان ساده ايست كه از كنج دلت سر مى خورد و يكراست بر تك تك سلولهام مى نشيند...صداى آرام و امنى ست كه مرا تسخير مى كند..تصوير روشنى ست كه مرا مجذوب ميكند...و اينگونه الياف زندگيم بافته مى شوند...بباف مرا بانو...بباف مرا...

تو گفتى:

آسمان مثلث واری از شکاف پرده ایجاد شده...

دریغ از سوسوی نوری بر سر راسی...

این دگرگونی دنیای من است یا ذهن محاط شده در این به ظاهر هرمی که برای همگان دوار است؛می چرخد، با هزاران چشم روشن!

ولی من..به انتظار چشم روشنی در دل!

موی سپیدم را ببین..

گفتم:

چشم دلت روشن بانو..موى سپيدت را دليل ميگيرم...كه دنيايت همه هفت رنگ را مزمزه كند...كه منشور من شده اى..و من حيرانم از اين بازى دوار ذهن و تو و من و رنگ...

چشم دلت روشن بانوى رنگ و آواز من...كه حلقه اى نه بر انگشتانم، كه بر قلبم اويخته اى... كه ميچرخاندم با هزار چشم روشن...

چشم دلت روشن بانو...

و من رسماً شيدا ميشوم با اين اهنگ هر بار...

Kneel in front of her, take her hand, look deep in her eyes and whisper: I give you my heart, my soul, I give you ME...will you take me, to be with you in bad and good, forever?

She bursts into tears, and whispers back: I do!

As simple and beautiful and lovely as this!!

Ask me..and I won't say it!!

Don't you see my eyes?

پروانه ها...پروانه ها پرواز ميكنند...بال ميزنند..بال ميكشند...ولى ميمانند...پروانه ها سالهاى سال ميمانند..بارور ميشوند...شايد بچه كردند...كسى چه ميداند!

مرا به دامنت گيرا...

هيچ نميدانستم...شايد فكرش را هم نميكردم...احتمالش را هم نميدادم..بعد از آن همه تحمل، آن همه تصور، آن همه تفعل...

اين روزها نغمه دلم شاد است، آرام است، ناب است...

و من هيچ نميدانستم...شايد فكرش را هم نميكردم...آوايى سروده شود و دلم بلرزد باز...و اين انباشتگى محزون اينطور سبك شود...و من احتمالش را هم نميدادم...!!!

Wicked...brave...paradise...wings...

Where did I go wrong?

When did I lose it?

Suffer...suffer...suffer...and grow up!!

Shervin is back, after a long long time..

I don't want someone who comes back, I want someone who stays...