December 29, 2006

‏ تمايل جنسی و برتری جويی مردانه

چرا مقامات قضایی ايران زنا را "جرمی سنگين" می دانند؟ چگونه و به چه شکل، تمايلات جنسی يک زن، سامان و ‏نظم اجتماعی را در معرض خطر قرار می دهد؟ چرا اين زنان هستند که بيشتر از مردان به مرگ بيرحمانه و فجيع ‏توسط سنگسار محکوم می شوند؟ ‏

پاسخ اين پرسش ها را می توان در یک باور اسلامی جستجو کرد که بر فرضيه ی میل جنسی زنانه ی فعال بنا ‏شده است. اين نيروی پرحرارت و قوی که اگر مهار نشود، فتنه ها به پا کرده و زندگی دينی و مدنی مردان را تهديد ‏خواهد کرد.

با اين همه، چندان اثری از وجود روابط نامشروع خارج از ازدواج بين دو جنس مخالف در ايران، پیش از آغاز قرن بیستم ‏پيدا نمی کنيم. در زمان حکومت سلسله ی قاجار (۱۹۲۵-۱۷۹۶ میلادی)، روابط همجنس گرایانه بین مردان بسیار ‏رایج بود و متولیان مذهبی که در آن زمان از قدرت سیاسی برخوردار نبودند، نمی توانستند مجازات وضع شده در ‏قوانین اسلامی را در مورد این خاطیان به اجرا در آورند. عشق مردانه خلاصه شده بود در عشق ورزیدن به دلدار، ‏امرد (پسر نوجوان) و مخنث (مرد بالغ)، و معيار زيبايی جنسيتی نبود. (۱) با پیدایش مدرنيته در ايران (یکی از ره ‏آوردهای انقلاب مشروطه که زنان نيز در آن حضوری چشمگير داشتند) تمايل و رابطه ی همجنس گرايانه همچون ‏شکلی ناهنجار و عقب مانده از رابطه ی جنسی تلقی شد و علت رایج شدن آن نیز در محبوس و منزوی بودن زنان ‏در اندرونی ها و تفکیک جنسی به حساب آمد. بدين ترتيب ميل به رابطه ی جنسی با جنس مخالف شرط لازم برای ‏رسيدن به تجدد و مدرنيته شد. حضور اجتماعی زنان و مردان در فضای عمومی می بايست شرايط پديد آمدن اين ‏ميل را آسان نموده، شکل جديدی از زندگی خانوادگی را موجب شده و ازدواج را از حالتی قراردادی به نيت توليد ‏مثل و استمرار نسل، به شکل رابطه ای عاشقانه در آورد. ازدواج عاشقانه ی مورد تاييد و تمجید ايرانيان نوگرا بدين ‏سان بود که زنان همواره همراه و همنشين شوهران خود باشند و عليرغم پيوندهای سنتی خود با ديگر زنان، الويت ‏رادر عشق ورزی و وفاداری برای همسر خود قائل شوند. و اما مردان، مايل بودند برتری و امتيازات ويژه ی خود در ‏چارچوب ازدواج را به عنوان قراردادی جنسی و تضمين کننده ی استمرار نسل در اختیار خود نگه دارند. بدین ترتیب ‏مدرنیته به سبک ایرانی به صورت نظامی مردسالارانه شکل گرفت و در دل این نظام مردسالاری، رابطه ی جنسی با ‏جنس مخالف به یک هنجار و قاعده تبدیل شد. ‏

زنان مشروطه خواه که بيشتر آنان دختران و يا خواهران انقلابيون بودند، انجمن های نسوان را بنيانگذاری کردند تا ‏بتوانند باب گفتگو در مورد حقوق اجتماعی و سياسی زنان را بگشايند. آنها که به شدت تحت تاثير جنبش های ‏پاگرفته در غرب برای گرفتن حق رای زنان قرار داشتند، برای زنان ايرانی نيز خواهان همان حقوق سياسی شدند که ‏مردان بعد از انقلاب مشروطه به دست آورده بودند. از این رو به منظور تحت فشار قرار دادن نمايندگان مجلس، در ‏سال ۱۹۰۹ در مجلس شورای اسلامی بست نشستند. همزمان برای آگاه نمودن خواهران خود به انتشار مجلات ‏مربوط به مسائل زنان اقدام کردند. با اين همه، مدرنيت به سبک و سياق ايراني به عهد خود برای دخالت دادن زنان ‏در عرصه ها ی اجتماعی و سياسی وفادار نماند. دولت مدرن و يک دست مردانه، خود را موظف به حمايت و مراقبت ‏از زنان می دانست و به آنها به چشم موجوداتی " ضعيف، بسيار حساس و تاثيرپذير" نگاه می کرد. حتا روشنفکران ‏اصلاح طلب نيز معتقد بودند که بايستی زنان را از حوزه ی عمومی و سياسی کنار گذاشت. (۲) آنها يک صدا بر اين ‏باور بودند که زايش و تربيت فرزندان مهمترين وظيفه ی اجتماعی و نقش طبيعی زنان ايرانی ست. به گمان آن ها، ‏مشارکت زنان در سياست با "طبيعت" زنانه در تناقض بود. اين روشنفکران فکر می کردند که زنان به آسانی تحت ‏تاثير قرار می گيرند بنابراين بايستی مراقب پاکدامنی و ساده دلی آن ها باشند که از دست نرود. (۳)‏
‏ با روی کار آمدن رضا شاه (۱۹۴۱-۱۹۲۵)- بنيانگذار سلسله ی پهلوی (۱۹۷۹-۱۹۲۵) که به شدت از اقدامات ‏مصطفی کمال آتا ترک الهام می گرفت- اصلاحاتی در کشور پديد آمد تا ورود زنان به حوزه ی عمومی آسان و ‏قانونمند شود. از آن جمله می توان به موارد زير اشاره نمود: افزايش مدارس دخترانه در مناطق شهري؛ تاسيس ‏دانشگاه تهران در سال ۱۹۳۶ و راه يابی زنان به دانشگاه برای کسب تحصيلات عالي و در پی آن دست يابی به پاره ‏ای از مشاغل به ويژه در موسسات آموزشی و ادارات دولتي و بالاخره کشف حجاب در سال ۱۹۳۶. ممنوعيت ‏پوشش حجاب تنها مورد حمایت تعداد اندکی از زنان و مردانی قرار گرفت که به سنت های رايج بی اعتنا بوده و به ‏سمت فرهنگ غربی گرايش بيشتری داشتند. به گمان تعداد بيشماری از زنان که ساليان سال در دنيای بسته ی ‏ارزش های سنتی محبوس بودند، نداشتن حجاب با برهنگی برابر بود. برای شوهران، پدران و برادران این زنان که ‏بنابر سنت و رسوم، پاسداران ناموس خانواده و پاکدامنی زنان و دختران و خواهرانشان به حساب می آمدند، کشف ‏حجاب پیشامدی بود که آنها را از مردی و مردانگی محروم می ساخت. در نتیجه، کشف حجاب به جای آنکه زنان را ‏تشویق به حضور هرچه بیشتر در حوزه های عمومی و اجتماعی نماید، تعداد بیشماری از آنان را به کنج خانه ها ‏فرستاد. و اما برتری مردان به زنان و نظام مردسالارانه در قوانین مدنی ایران که به سال ۱۹۳۳ وضع شده و مبتنی بر ‏قوانين اسلامی بود، تثبيت گرديد. طلاق شرعی و یک طرفه، چند همسری یا ازدواج موقت همچنان به قوت خود ‏باقی ماندند؛ زنان همچون سابق تحت سرپرستی مردان قرار گرفتند و پیوند زناشویی بین زن مسلمان و مرد غیر ‏مسلمان ممنوع اعلام شد. اما از سوی ديگر، دادگاه های اسلامی در سال ۱۹۳۶ برچیده شده و قوانین کیفری از ‏روی الگویی اسلامی تقلید و نوشته نشدند.‏

در زمان حکومت محمد رضا شاه، حقوق زنان در حوزه ی خصوصی و عمومی بیشتر افزایش یافت. در سال ۱۹۶۳ ‏زنان به حقوق سیاسی دست یافتند؛ از سال ۱۹۶۷ در پی تصویب و انتشار قانون حمایت خانواده، قوانین مدنی نیز ‏دستخوش تغییراتی شدند. طلاق از نوع شرعی و به صورت یک جانبه منسوخ گشت و به صورت قضایی در آمد؛ چند ‏همسری قانونمند شد؛ زنان حق طلاق و حق حضانت فرزندان بعد از جدایی را به دست آوردند و توانستند به ‏مشاغل گوناگونی، از جمله پست قضاوت که تا آن زمان در انحصار مردان بود، دست پیدا کنند. (۴)
با وجودی که مفاهیمی چون زنا و مجازات سنگسار پیشتر در قوانین اسلامی وجود داشت اما تدوین این قوانین و به ‏اجرا در آوردن آنها به زمان استقرار جمهوری اسلامی در ایران بر می گردد. مسئولین قضایی بر این باورند که زن ‏زناکار تصویر پاکدامنی زن مسلمان را خدشه دار می کند و بنابراین بایستی به شدیدترین شکل ممکن او را مجازات ‏کرد. کنترل و مراقبت از زنان، از جمله با مهار کردن میل جنسی آنها در چارچوب مشخصی مثل ازدواج، قدم دیگری در ‏جهت تحکیم و تقویت نظام مردسالار و برتری جویی مردانه است. (۵) بار امانت سنت ها را بر دوش زنان گذاشتند؛ ‏سنت هایی که به موجب آن ها تساوی بین زن و مرد به واسطه ی سلسله مراتبی طبیعی مرزبندی و محدود می ‏شود. در این دیدگاه، مهمترین وظیفه ی زن زایش است و اگر میل جنسی ای دارد، بایستی آن را منحصرا در ‏چارچوب ازدواج ارضا نماید. چارچوبی که زن را ملزم به برآوردن توقعات جنسی شوهرش می کند (ماده ی ۱۱۰۵ ‏قوانین مدنی) و در این میان، قانون نیز برتری مرد را به منظور بازتولید مرد سالاری به رسمیت می شناسد. اگر زن از ‏اطاعت شوهرش سر باز زند، قانون به شوهر این حق و اجازه را می دهد که او را تنبیه کند، ابتدا از دادن نفقه به او ‏خودداری نماید (ماده ی ۱۱۰۸ قوانین مدنی) و در مواردی نیز او را طلاق دهد. موضوع اطاعت زن از شوهر مورد ‏توافق بسیاری از صاحب نظران و متخصصین قوانین قضایی اسلامی قرار دارد که دلایل و برهان خود را از تعدادی آیات ‏قرآنی در این زمینه اقتباس می کنند:

‏"زنان شما برای شما محل زراعتند. همان طور که در زراعت تخم لازم است تا ثمر دهد، از شما هم تخم لازم است ‏تا اولاد عمل آید؛ به محل زراعت به هر قسم و در هر مکان که بخواهید برای جماع حاضر شوید. قبل از مرگ برای ‏خود عمل صالح بفرستید [...]. مردان بر زنانشان ارجحند. به سبب خصوصیاتی که به واسطه ی آن ها خداوند مقام ‏مردان را بر زنان برتری بخشیده است. زیرا مردان زحمت کشیده و نفقه ی زنان را داده و استراحت آنان را تامین می ‏کنند. همانا زنان مومنه مطیع و فرمانبردارند [...]. زنانیکه علامت نافرمانی و عصیان از آنها ناشی شد و از عدم ‏اطاعت آنها ترسیدید، در آن صورت آنها را موعظه کنید، اگر به موعظه اطاعت نکردند، با آنها همخوابگی و جماع را ‏ترک کنید. اگر به اطاعت نیامدند آنها را بزنید، اگر به شما اطاعت کردند چه بهتر، دیگر برای آنها بهانه جویی نکنید، تا ‏آنها را اذیت کنید. "(۶) ‏

یک سنت گرای ایرانی با تکیه بر یکی از منابع مهم شیعه تاکید می کند: " از نظر اسلام بهترين زن مسلمان زنی ‏است که غريزه ی جنسی اش در برابر شوهر زنده و بيدار باشد و در برابر بیگانگان خفته و آرمیده. شوهرش همواره ‏او را خفته و خواهان ببیند و دیگران او را متنفر و در حصار. از نظر اسلام برای زن مستحب است که همواره برای ‏شوهرش جاذبه داشته باشد. در حدیثی آمده است که روزی زنی از پیامبر در مورد حق شوهران می پرسد. پیامبر ‏به او فرمود زیاد است. زن از پیامبر می خواهد پاره ای چند از این حقوق را برایش برشمارد. پیامبر پاسخ می دهد: ‏زن باید خود را به بهترین بوهای خوش معطر کند و بهترین لباسش را بپوشد و خود را به بهترين زينتی که دارد بيارايد ‏و هر صبح و شام خود را بر شوهرش عرضه دارد. "(۷)

در باور بعضی از نویسندگان مذهبی، لذت بردن زن از رابطه ی جنسی با همسرش، بهترین شیوه برای جلب نظر، ‏آمادگی کامل و در دسترس بودن همیشگی او را فراهم می کند: " زن مسلمان بايد بداند که شوهر او انسانی ‏است با ذوق و احساس و دارای غريزه و نياز. چنانکه گرسنه به غذا نياز دارد مرد نيز بيش از ۵۰ سال از عمرش را به ‏تامين ذوق و احساس و اشباع غريزه ی جنسی نياز دارد. اگر همسرش نتواند به اين نياز پاسخ دهد مرد مجبور می ‏شود همسر ديگری بگيرد. اما اسلام بر مرد نيز تکليف می کند که در رابطه ی جنسي، زنش را نيز خشنود سازد. ‏بايستی بدن او را لمس نموده و او را ناز و نوازش دهد. زنان دوست دارند که شوهرشان، سينه ها و اندام تناسلی ‏آنها را نوازش کند...اختلاف سنی بسيار زياد بين زن و شوهر می تواند سبب بروز مشکلات اساسی در روابط ‏جنسی آن دو شود. بنابراین بهتر است که مرد بسیار مسن، دختری جوان را به همسری نگیرد. از نظر اسلام، اگر ‏چنین شوهری نتواند میل و غريزه ی جنسی زن جوانش را ارضا نماید و وی مرتکب عمل زنا شود، در اين ميان شوهر ‏نيز گناهکار است. او بايد حتا پيش از آنکه کار به جایی رسد که اين زن جوان دست به عمل زنا بزند، او را طلاق ‏دهد." (۸) ‏

‏ زن نبايد اتاق خواب خود را از شوهرش جدا سازد و همان طور که پیشتر اشاره شد، او بايد همواره در دسترس و در ‏خدمت نيازهای جنسی شوهرش بوده و حتا وانمود کند که بسيار مايل و مشتاق است:
‏" زن خوب اگر چه در حال نگرانی و اضطراب باشد، اگر چه آمادگی برای روابط جنسی نداشته باشد به روی شوهر ‏نمی آورد و از تمکين او سر باز نمی زند. سعی می کند آنچنان خود را آماده نشان دهد که گويی از صميم قلب ‏خواهان وصلت با اوست." (۹)

برآوردن نيازهای جنسی شوهر تا آن جا پيش می رود که ضرورت عمل به آن حتا از به جا آوردن وظايف دينی نيز مهم ‏تر می شود:
‏" زن حق ندارد نماز خود را طولانی نمايد. هنگامی که شو هر در رختخواب منتظر اوست، او حق ندارد به اعمال ‏مستحبی نماز چون تعقيبات نماز بپردازد." (۱۰)

بنابراین، میل جنسی زن توسط قوانین اسلامی به رسمیت شناخته می شود اما باید منحصرا در چارچوب یک ‏معامله ی خرید و فروش (ازدواج دائمی یا موقت) قرار بگيرد. افزون بر اين، اين ميل می بایست مطيع ميل جنسی ‏مرد و تحت تسلط او قرار گيرد. پس هر گونه حرکت و اقدام که ممکن است اين نظام سلسله مراتبي را زير سوال ‏ببرد مجازاتی به دنبال دارد، مانند مجازات مرگ توسط سنگسار که برای زن زناکار تعيين شده است. مقامات رسمی ‏و حقوقدانان تنها کسانی هستند که می توانند برای روشن کردن خط قرمز ها، آشکارا به بحث در مورد مسئله ی ‏ميل جنسی بپردازند. در فيلم ها، رمان ها و يا داستان ها هرگونه نمايش ميل و اشتياق جنسي، هر نوع تماس ‏بدنی بين زن و مرد ممنوع است و سانسور حتا شامل حال صحنه های در آغوش کشيدن پدر-دختر و مادر-پسر نيز ‏می شود.




Nishdar!

tasavore doorie to mesle ye nishdar bood ke be omghe ostokhoonam mikhord.
tasavore nadidanet,nabooyeedanet.
tasavore naboosidanet.
va vaghti fekr mikardam be inke nabaashi,nafasam bood ke band miyoomad va khafam mikard.cheshmaam boodan ke nemididan va gooshaam boodan ke nemishnidan.

behet ke goftam mikhaam beram ye jaaye door,behem gofti ke montazeram mimooni.
behem gofti ke sabr mikoni.
behem gofti ghavi baasham o ghavi bemoonam,mesle hamishe.
behem gofti ke aashegh beram o aashegh bargardam...

man ghavi boodam o ghavi moondam.
man aashegh raftam o aashegh moondam.
vali to namoondi!
to sabr nakardi,
montazeram ham namoondi...

ajab rasmiye rasme in zendegi,
ajab rasmiye rasme jodaayee...


December 28, 2006

Yaadesh be kheyr!

yaadesh be kheyr...
delam kolli vaase noke angoshtaash tang shode,
baraaye inke saramo bezaaram too daamanesh va bikhiyaale hameye zendegi besham,
baraaye inke baraah yavaashaki gol o kaado bekharam va yavaashaki beram bebinamesh,
baraaye inke roozi sad hezaar baar ghronboon sadaghash beram,
baraaye inke be gardanam ghasam bokhoram ke kheyli doosam daare,
baraaye inke baraash bemiram!

yaadesh be kheyr...



heyf!!


ماجراي مرگ «ناصر عبد‌اللهي» و پيش از آن، به كما رفتنش، حرف و حد‌يث‌هاي زياد‌ي به همراه د‌اشت؛ شايعات متعد‌د‌ي د‌رباره علت و چگونگي اين ماجرا د‌هان به د‌هان مي‌چرخيد‌. خيلي‌ها از ضرب و شتم او توسط عد‌ه‌اي ناشناس مي‌گفتند‌، برخي گفتند‌ كه د‌ر اثر زياد‌ه‌روي د‌ر مصرف قرص‌هاي آرام‌بخش بود‌ه و... شايعات د‌يگري مثل آنچه د‌رباره «احمد‌رضا عابد‌زاد‌ه» گفته شد‌.

پزشكان معالج او طبق پيش‌بيني‌ها سريعاً به خاطر آرام كرد‌ن جو و رد‌ شايعات موجود‌، علت را همان زياد‌ه‌روي د‌ر مصرف آرام‌بخش اعلام كرد‌ند‌ تا جلو پيشروي شايعات را بگيرند‌.

اما د‌ر حد‌ود‌ 4-3 سال پيش هفته‌نامه «ند‌اي جنوب» چاپ بند‌رعباس، د‌ر يك مطلب سه صفحه‌اي ماجراي د‌رگيري‌اش با ناصر عبد‌اللهي را شرح د‌اد‌؛ اين هفته‌نامه مد‌عي شد‌ كه د‌ر پي انتقاد‌ از عبد‌اللهي، وي د‌ر تماس با د‌فتر نشريه هرچه از د‌هانش د‌رآمد‌ه به مد‌يرمسوول آن نسبت د‌اد‌ه و تهد‌يد‌ به كشتن (!) هم يكي از تهد‌يد‌هاي طرفين بود‌ه است.

ماجرا با پيد‌ا شد‌ن ناصر عبد‌اللهي د‌ر وضعيت بي‌هوش و د‌ر حالي كه كبود‌ي‌هايي روي بد‌نش به چشم مي‌خورد‌، شكل د‌يگري به خود‌ گرفت و جنايي‌تر شد‌! هرچند كه هفته‌نامه مذكور هنوز واكنشي د‌ر قبال اين مساله بروز ند‌اد‌ه اما بعيد است اين دو ماجرا ربط چنداني با هم داشته باشند. شما هم ذکر اين قضيه از طرف ما را به پاي يک پيش زمينه ژورناليستي براي هيجان انگيزتر کردن قضيه بگذاريد!

او از جنوب آمده بود؛ از کوچه پس کوچه هاي دم کرده اي که به گفته خود عبداللهي عصرها پر مي شد از جوان هاي گيتار به دست که توي محل دور هم مي نشستند و مي زدند و مي خواندند. ساززدن را در همين جمع ها و به قول خودش «گوشي و چشمي» ياد گرفته بود، ولي صدايش را مي گفت مرحون لطف خداست.

سال هاي آغاز دوباره پاپ در ايران بود و خواننده هاي تازه نفس، يکي يکي ظهور مي کردند. ناصر عبداللهي هم يکي از آن اولين ها بود؛ بينندگان سيما که تازه داشتند به ديدن خواننده ها در تلويزيون عادت مي کردند، چهره جواني ريشو با مژه هايي بلند که سخت با چهره و صداي غمگينش جور بود را ديدند و نامش را به خاطر سپردند: ناصر عبداللهي...

از گفتن اينکه تا پيش از آمدن به تهران، در عروسي ها ارگ مي زده و مي خوانده و به «ناصر ارگي» معروف بوده، ترسي نداشت. حتي يادم هست يک بار که به برنامه ترانه خواني در فرهنگسراي «قانون» شهرک غرب دعوت شده بود؛ بي پروا از گذشته هاي خود حرف هايي گفت که شايد کمتر کسي وقتي به رتبه او برسد، جرات مرور چيزهايي مشابه آن را حتي در ذهن خود داشته باشد؛ عبداللهي گفت که فراموش نمي کند از کجا آمده. فراموش نمي کند آن شلوار خمره اي را که وقتي به تهران آمده بوده، به پا داشته. و آن کفش هاي کج و معوج، آن جورابي که بوي بدش را کسي نمي توانسته تحمل کند و...
صراحتش عجيب بود!

سال هاي ابتدايي آغاز دوباره موسيقي پاپ، زمانه شهرت و رونق کار امثال «خشايار اعتمادي»، «عليرضا عصار»، «قاسم افشار»، «حسين زمان» و ديگراني بود که بعد، با بازتر شدن فضا و ظهور خوانندگاني بسيار محبوب و مقبول، اين عده به سرعت پس رفته و تا حدود زيادي محو شدند. حالا فقط به مدد حمايت راديو و تلويزيون رسمي کشور است که گاهي صداي اين خوانندگان «مورد تائيد» به گوش مردم رسده و گاه هم با کارهايي از سر استيصال، خبري درباره شان منتشر مي شود؛ مثل دعواي عصار با رفيق قديمي اش «فواد حجازي» و سپردن ساخت آهنگ هاي آلبومش به ديگري، يا کپي کردن و اجراي آهنگي قديمي (خليج فارس با صداي ابي) توسط قاسم افشار!



December 27, 2006

enhelaal!

nemidoonam cheraa yaadam rafte bood ke adamaaye dor o baram dar hame chi baa man fargh daaran:
harf zadaneshoon, fekr kardaneshoon,ghiyaafashoon,cheshaashoon,delaashoon,ghamaashoon,shaadiyaashoon,
boodan o naboodaneshoon,fahmidaneshoon,khoonevaadashoon,zabooneshoon ....

oooooooo,age bekhaam beshinam o beshmoram kolli mishe!
pas na mishmoram va na entezaar daaram ke vaghti maa inghadr baa ham fargh daarim betoonim hamishe khosh o khorram bedoone hich moshkeli dar kenaare ham zendegi konim o vaght begzaroonim o haal konim.

be har haal hamishe ye chizaayee pish miyaad baraaye shaaki shodan,vali age berim to omghe ghaziye mibinim dar asl hich moshkeli nist!!!!!

merci amoo farbod,baraaye inke kami saram daad zadi,vaaghean laazem bood

felan beram doktori bekhoonam ke kolli kar daaram...


December 26, 2006

Belive it...


The happiest people in the world are not those who have no problems,

but those who learn to live with things that are less than perfect.





smart!

A young man excitedly tells his mother he's fallen in love and that he is going to get married. He says, "Just for fun, Ma, I'm going to bring over 3 women and you try and guess which one I'm going to marry."
The mother agrees.
The next day, he brings three beautiful women into the house and sits them down on the couch and they chat for a while. He then says, "Okay Ma, guess which one I'm going to marry."
She immediately replies, "The one on the right.
"That's amazing, Ma. You're right. How did you now?"

The mother replies, "Because I don't like her." !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!



December 22, 2006

choobe do sar goh!

emrooz hosele nadaaram benevisam,
hatta be ghole neda bullshit ham neminevisam!!!
oonghadr az daste yeki az doostam asabaaniyam ke hosele nadaaram hich kaari bokonam!
hataa hosele nadaaram beram be darak!
ah,kaash refigh naboodam,kaash delam nemisookht,kaash azash badam miyoomad.oonvaght inhame badbakhti nadaashtam...

mordeshoor in zendegiye goh o bebare ke nemizaare maa do rooz nafase raahat bekeshim va hatman baayad ye joori az tahe damaaghemoon dar biyaare...taaze midoonam,aakharesh ham bande misham choobe do sar goh!! be in ghaziye aadat daaram!!!!!!!!!!

sorry ke inghadr chert o pert goftam va yaghinan shoma hichi nafahmidin,khob dige khafe misham!


December 21, 2006

Photos,finally!

Sunset at Kanyakumari

Kanyakumari

One of the seven famous temples in Trichy

Trichy

A very beautiful light house in pondichery

pondichery

Pondichery


khob,inam aksaa.raastesh kheyli bishtar az in harfaa aks gereftam,daghighan 401 ta!!!! va khob badihi-e ke nemishe hamasho injaa gozaasht.
in chand taa ro select kardam vaasatoon...




Yalda!

emshab shabe yaldaast,
emshab shabe boodan dar kenaare ham va be khaater aavordane rasm o rosoome ghadimiye.
emshab shabe neshastane dore korsi o khordan-e hendoone o anaar o aajil-e.
emshab shabe bidaar moondan o nakhaabidan o taa dam damaaye sobh gap zadane.
emshab...

delam mikhaast emshab hame miyoomadan,hameye hame.vali khob inke nemishe!
be jaash say mikonam baa inaayee ke hastan be jaaye hame va be yaade hame kolli khosh begzaroonam.

ey hameye oonaayee ke nistid,shabe yaldaatoon mobaarak!



December 20, 2006

Door yaa nazdik!

dirooz be ye dooste ghadimi ke chand vaght pish ye davaye e-maili bahash karde boodam,ye e-mail zadam va baa inke hamash taghsire man nabood behesh goftam ke moteasefam,ke naaraahatam,ke az inke naraahatesh karde boodam delam gerefte...

hala ehsaas mikonam saboktaram,
ehsaas mikonam zendetaram,
ehsaas mikonam be daryaa nazdiktaam...
va cheghadr inkaar raahat bood,faghat nabaayad tarsid,hamin!!!!



December 19, 2006

Talkh!

fekresho bokon,
age hameye aroosakaaye donyaa ro ham behet bedan,'
age hameye baadkonakaaye rangvaarange donyaa ro ham behet bedan,
age hameye shokolaataaye khoshmazeye donyaa ro ham behet bedan,

age hameye chizaayee ke digaraan ro az khoshi divoone mikone behet bedan,
to hatta haazer nisti ye labkhande takh tahvileshoon bedi!!!!!!!!!!!!!

fekresho bokon....



Daryaa!

jonoob ke boodam,kolli kenaare darya neshastam va fekr kardam,sa@ haa...
va jaaleb in bood ke daryaa asabaani bood va hey daad o bidaad mikard.nemidoonam chesh bood vali kholaase kheyli shaaki bood!
oonja ,yeho ehsaas kardam ke cheghadr dar baraabare in daryaaye ziba o bozorg koochikam.aslan hichi nistam!
yeho tahe delam hori rikht paayeen.yeho az inke tahe dele chand nafar taa hala az daste man larzide yaa inke chand nafar baa harfaam ranjidan,kolli khejaalat keshidam va ye jooraayee ham tarsidam va tasmim gereftam vaghti bargashtam hatman talafi konam.
be nazare man in zendegi,baa hameye vasvasehaash arzeshe ino nadaare ke hataa adam be ye nafar boland bege to!!!!

vali aakharesh ham nafahmidam,chera inghadr oon daryaaye ghashang o porrang o bozorg ke har chizi ro too delesh jaa midad va kham ham be abroo nemiavord,chera oonghadr asabaani bood???!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


December 18, 2006

man bargashtam!

salam!
man bargashtam!!!
oonghadr delam vaasatoon tang shode ke dige aslan nistesh!!!

ejaalatan begam ke kolle jaryaane safare bande be in sharh bood:
aval raftam chennai,az oonja raftim pondichery.a very beautiful french colony which was totally different fro the rest of india.
then we went to trichy where the conference was supposed to be held.so three days of hard working,attending the lectures and poster presentation and ...
then we moved to kanyakumari,the most southern city in India which is very famouse for its sunset and sunrise and of course rocky beaches.
and finally from there we returned Pune with a 48 hrs. train which was hell!

I enjoyed very much,although it was a very compact plan but was good.I have met Tamil Nadu and Kerala and can claim that I have seen a big part of India.

Jaaye hamatoon khaali bood,be sheddate 8 richter!!!!!!!!!
400 taa ham aks gereftam! ke be mahze inke vaght konam baratoon inja mizaarameshoon.

kolli doosetoon daaram,
dar zemn,manam az bi amooyee va bi khaalegi mordam be khodaaaaaa.
felan...


December 7, 2006

man dige raftam!

khob man dige vaagheanee daaram miram.
dige vaagheanee khodaafez.
dige vaagheanee behem begid happy journey,
yaa have a safe trip! ,
yaa safar khosh ,
yaa...

vali fekr konam barmigardam!
pas taa badanaa,
maa felan berim ye zare be kaare doktori beresim!!



December 6, 2006

Only in Tehran!



ettelaaiyeye shomaareye nemidoonam chand!

khob,man fardaa daaram miram! sa@ 6:05 pm !
aslan nemidoonam behem khosh ham khaahad gozasht yaa na.
Honestly,az door shodan az ye chizaayee khoshhaalam!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!vali delam baraaye injaa o shomaa tang mishe,havaar taa,chon nemidoonam be internet access khaaham daasht yaa na.shaayadam ghamestaane badesh nayaad ye zare az daste man nafas bekeshe!!

man 18th barmigardam,age khodaa bekhaad.shaayadam dige barnagardam,age khodaa bekhaad! migam age khodaa bekhaad chon nemidoonam dele khodam chi mikhaad,pas mindaazamesh gardane khodaa!! mesle hameye kaaraaye digam.mesle vaghtaayee ke kaari az dastam bar nemiyaad o hame chiz laayanhal be nazar miyaad o man nazr mikonam.
mesle vaghti ke daari mizani be yeki migi yaa khodaa.
mesle vaghti daari emtehaan midi o dars nakhoondi o migi yaa khodaa!!!!
kholaase kolli mogheiyat haaye dige ham hast ke hamamoon be har haal yeki do baar hadeaghal yaade khodaa peyghambar miyoftim o ye bache doaayee mikonim....

ah,taazegi mesle aadam gondehaa minevisam.dige sheytoonim nemiyaad va ino doost nadaaram.shaayad daaram bozorg misham belakhare!!!!!!!!!!!!!!!!


kholaasash mikonam,felan khodaafeze hamegi,
maa berim ye 10 roozi kaaraaye marboot be doktori boknim o bargardim!
doaaye kheyre shoma badragheye raahemaan baad!
(ghol midam taa jaayee ke khoon dar badan daaram aks begiram va baraaton biyaaram!)



December 5, 2006

Pandhaaye pedaraane (2)

amoo arman tavalodet mobaarak!
dishab tavalode amoo arman bood.baa chand taa az bachehaa dore ham jam shodim o khordim o rikhtim o daad zadim o ....
khosh gozasht,khoob bood.
albate gharaar bood aakhare hafte begiranesh,vali chon man daaram miram,dishab sare vaghtesh gereftanesh.

dishab vaghti daashtam barmigashtam khoone,sa@ 2:30 sobh poshte motor,be in fekr mikardam ke che chizaayee mitoonan maayeye mobaahaat va eftekhaar baashan?
pishineye khoonevaadegi,pool o maal o manaal,tahsilaate aaliye,savaad,......
na!
be nazare man bozorgtarin sarmaayeye donyaa ine ke aadam kasaayee ro daashte baashe ke delesh vaaseye aadam tang beshe.
ke vaghti nisti,vaghti mikhay beri bedooni ke delesh vaasat tang mishe.
bedooni ke vaghti naaraahati oonam ghosse mikhore va vaghti khoshhaali baahaat mikhande.
bedooni ke mifahme ke to ham doosesh daari va baraat azize va bedoone ke mifahmi ke baraash azizi va dooset daare!!!
va man kolli az in doostaaye khoob daaram ke bozorgtarin sarmaayeye zendegim hastan va baa hich chiz avazeshoon nemikonam,va az daashtaneshoon ehsaase ghoroo mikonam...

agar shomaa kasio nadaarin,berin tahe deletoon o ye khoonetekooni bokonin.oonjaa baayad ye chizaaye gom o goor shode baashan yaa dar haale khaak khordan baashan.
natarsin,aslan bad nist age too soorate yeki daad bezanin ke doosesh daarin va baahaash haal mikonin.bezaarin kasaayee ke baahaatoon be har dalil haal mikonan behetoon nazdik beshan.inghadr hamaro baa tizi va sakhti pas nazanin.
natarsin,hichtor nemishe!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
emtehan konin...


December 4, 2006

Dard-e bi darmoon!!!

emrooz oonghadr delam gerefte ke mitoonam taa aasemoone haftom baraatoon ghor bezanam,vali shanbe shab sikh raft too dastam!!! va chon hey mogheye type kardan zogh zogh mikone,hosele nadaaram ghor benevisam!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

vali ino minevisam, garche,fekr konam ghablam ham ino neveshtam.
delam mikhaad hameye chizaaye dor o baramo avaz konam.delam age ghablan shabaa dir mikhaabidam va soba ham dir paa mishodam haalaa bar aksesh konam.
delam mikhaad lebaasamo avaz konam.
delam mikhaad harfaamo avaz konam.
aslan midoonin chie,delam mikhad dare ye satle aashghaal az oon aahaniyaa-e gonde ke too kartonaa hast ro bardaaram,khodamo bendaazam toosh o daresho bezaaram!!!!!!!!!!!!!!!!


midoonin dardnaaktarin jaaye daastan kojaast?
oon ke midoonam daghighan chio baayad avaz konam ke dige niyaazi be avaz kardane baghiyash nabaashe,vali nemitoonam!



December 2, 2006

Pandhaaye pedaraane!

eyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyy,
dirooz cheghadr zood gozasht!
parirooz ham hamintor.
ghatan emrooz ham mesle bargh tamoom mishe va dobaare fardaa mishe emrooz!
avalesh nemifahmim ke cheghadr daare tond tond migzare.kaafiye ye lahze fekr konim ke hafteye pish shanbe sobh kojaa boodim va che kaar mikardim.bad yehoo do dasti mizanim too saremoon o migim:oh oh,che zood gozasht,engaar hamin dirooz bood...

toole in zendegi-e sagi ke daste maa nist vali omidvaaram hadeaghal arze khoobi baraash tarif karde baashim o porbaar boode baashe.
omidvaaram vaghti barmigardim o poshte saremoon o negaah mikonim fekr nakonim ke hame chio baakhtim o be hich dardi nakhordim o hich ghalati nakardim.
omidvaaram hamash aarezoo nakonim ke ey khodaa,age ye baare dige man be donyaa biyaam,felan kaaro dige nemikonam,felan jaa ro dige nemiram,baa felan kas ezdevaaj nemikonam!,felan zendegi ro nemikonam o ....

omidvaaram oonghadr,hadeaghal baa khodemoon,rooraast baashim ke har az chand vaghti beshinim va kolaamoono baraaye khodemoon va kaaraamoon ghaazi konim...


December 1, 2006

خطر افزایش ناگهانی ایدز در ایران


به گفته رئیس مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت در حال حاضر ایذر بیماری گروه های خاص معتادان تزریقی و افراد دارای روابط جنسی غیرمتعارف در ایران است اما اگر برنامه پیشگیرانه به صورت فراگیر در کشور اجرا نشود مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، ایدز به طور ناگهانی در همه اقشار جامعه گسترش می یابد.
به گزارش فارس، محمد مهدی گویا در سمینار سراسری ایدز در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، گفت؛ بر اساس آخرین آمار موجود، تاکنون 13هزار و 702 نفر ایرانی مبتلا به ویروس HIV شده اند که از این تعداد 1709 نفر فوت کرده اند و 826 نفر وارد فاز بیماری و تحت درمان هستند.
وی افزود؛ هزینه داروی هر یک از این بیماران سالانه بالغ بر 500 تا 600 هزار تومان است و هزینه گزافی را بر دوش دولت تحمیل می کند با این حال تخمین زده می شود که تعداد واقعی مبتلایان به ویروس HIV در کشور حدود 70 هزار نفر است و تقریبا یک ششم این افراد تاکنون شناسایی شده اند.

گویا گفت؛ بیشترین آمار بروز و شناسایی موارد مبتلا به ویروس بیماری ایدز در کشور ما در سال 84 با 3087 نفر بود و در سال 85 این میزان به حدود 1800 نفر کاهش یافت اما این کاهش به هیچ وجه خوشحال کننده نیست و در اکثر کشورهایی که با افزایش ناگهانی و شیوع این بیماری در همه گروه ها مواجه شدند این تجربه دیده شده است.
به گفته وی 6/64 درصد مبتلایان به این بیماری در کشور ما از طریق اعتیاد تزریقی، 4/7 درصد از طریق رابطه جنسی، 8/1 درصد از طریق خون آلوده و 8/25 درصد نیز نامشخص است، 5/0 درصد نیز از مادر به جنین است اما این آمار نمی تواند واقعی باشد زیرا قطعا موارد ابتلا از طریق جنسی بیشتر از این میزان است.
وی گفت؛ آمارهای رسمی تعداد مردان مبتلا به این بیماری را نیز 5/94 درصد نشان می دهد اما این آمار نیز قابل تکیه نیست و قطعا در واقع امر تعداد زنان مبتلا بیش از 5/5 درصد کل مبتلایان است. همچنین آمارهای مختلفی در مورد شیوع ایدز در معتادان تزریقی وجود دارد که از 5/18 درصد تا 25 درصد متغیر است اما آمار نگران کننده وجود 6 درصد مبتلایان این بیماری در گروه معتادان غیر تزریقی است که راه انتقال ویروس به آنها نکته مهمی است.
رئیس مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت گفت؛ در کشور ما حدود 800 هزار بیمار مبتلا به بیماریهای آمیزشی ثبت شده است که آمار واقعی حدود دو برابر این میزان برآورد می شود، که در همه گروههای سنی از 15 تا 49سال دیده می شود.

گویا افزود؛ اگر همه دستگاهها بر اساس برنامه دوم کنترل ایدز متعهد و پاسخگو باشند می توانیم جلوی تکرار تجربه افزایش ناگهانی بیماری ایدز را بگیریم وگرنه مانند اکثر کشورهای در حال توسعه با یک افزایش یک مرتبه ای و ناگهانی این بیماری در همه گروه های جمعیتی کشور مواجه می شویم.


Baazam khaab!

Dishab khaabe ahmadi nejad ro mididam!!!!
khaab mididam oomade bood NCL va dastoor daade bood ke hameye lab haa sare sa@4 pm baayad tatil konan va hameye researcher haa va daaneshjoo ha beran khoonashoon.
albate ye khaanoomi ro be onvaane nemaayande ferestaade bood ke man baahaash doost shodam va klid gereftam ke betoonam taa dir vaght bemoonam va kaar konam!!!!!!!!!!!!!!!
ey val baba ;))))))

migamaa,khodaa aakhar o aaghebate in khaab didanaaye mano be kheyr kone...