در خيالات كودكانه ام روزهاى روشنى تصوير مى كردم.. ضرباهنگى رقص انگيز داشتند دقايقش.. رنگارنگ و شيرين بودند..
خيال خيال است..وهم است.. غير واقعى است.. اما خانه ات ميشود.. زندگى مى كنى درونش.. سقف و ديوارش محافظتت مى كند.. رنگ و بويش روشنت مى كند.. و وقتى خراب مى شود بر سرت باز مى سازيٓش.. و باز.. و باز.. و باز..